بغلم میکنی

بغلم میکنی؟؟برق از سرش پرید.چی؟گفتم بغلم کن.محکم بغلم کن.هیچ حرفی نزن...فقط بگذار بغلت باشم...

من امروز بی دلیل  و با دلیل در اغوش کسی که نمیشناختمش گریستم.گاهی کسی باید باشد تا هیچ از تو نخواهد و تو نیز..


دلم زود زود...

میدانی این روزها دلم راه رفتن میخواهد....و عجیب گاهی دویدن....

دلشوره هایم را میشمرم دلم از شوری درد گرفته است....خیابان های شهر من مملو از ((ما)) هایی است که دیگر ((من..من)) نمیکنند.

اما هنوز گاهی بغض میکنم برای جای خالی همه تان و میگویم خوش به حالتان و دلتان سبز باد و جاوید.خوش به حالتان که رفتید...ما همگی این روزها دلمان زود زود برای خدا تنگ میشود.

همین